ورشکستگی شرکتها و چگونگی مالیات انها از جمله موضوعاتی است که مورد ابهام مسوولین اشخاص حقوقی قرار میگیرد.در ادامه مطلب، به تبیین ورشکستگی و چگونگی مالیات شرکتها می پردازیم…
تعریف و انواع ورشکستگی
زمانی که بدهی ها و تعهدات تاجر از دارایی ها و مطالباتش بیشتر باشد، و توان پرداخت دیون خود را از طریق این دارایی ها نداشته باشد، بر اساس قانون میتواند اعلام ورشکستگی کند.
ورشکستگی انواع مختلفی دارد، که چند نوع آن از نظر قانون تجارت عبارتند از:
- ورشکستگی به تقصیر، در این ورشکستگی که ناشی از اشتباهات مدیران، مثلا اشتباه در محاسبات یا عملکرد، اتفاق میافتد و عمدی نبوده، هر یک از مدیران در قبال ورشکستگی شرکت مسئول هستند،که بنا به حکم دادگاه، مقصر شناخته میشوند، و به همان میزانی که مقصر شناخته شدند، مسئول جبران و برطرف کردن خسارت وارد شده به شرکت میباشند.
- ورشکستگی به تقلب، در این ورشکستگی مدیران، تخلفات مشخص با رفتارهای مجرمانه ای مثلا پرداخت نکردن بدهی ها یا مخفی کردن املاک و دارایی ها، را انجام داده اند، که بر اساس همان جرایم شرکت متحل ورشکستگی شده است، در این حالت مدیران مسئول جبران خسارات وارده به همان اندازه ای که دادگاه یا قانون مشخص کرده است، خواهند شد.
- ورشکستگی عادی، در این ورشکستگی معمولا مدیران نقشی در به وجود آمدن آن ندارند، و اصولا از شرایط بد اقتصادی، بحران های اقتصادی جهانی، برنامه ریزی های غلط مالی و اتفاقاتی از این قبیل به وجود میآید… نحوه مالیات شرکتها پس از اعلام ورشکستگی اینگونه است که در صورتی که، فرآیند اعلام و پذیرش ورشکستگی از سوی مراجع ذیصلاح انجام و تایید شود، از تاریخ اعلام توقف، کلیه جرایم قابل پیگیری نیست، ولی اصل بدهی همیشه پابرجاست، که با تصمیم و نظر هیئت مدیر تصفیه، و مذاکره با طلبکاران قابل تعدیل میباشد. در ضمن شرکت ورشکسته زمانی میتواند منحل شود که بدهی مالیاتی نداشته باشد و به اصطلاح مفاصاحساب از اداره دارایی داشته باشد.
تکلیف بدهی مالیاتی شرکت ورشکسته:
مالیات یا هرگونه بدهی دیگری که مرتبط با شرکت ورشکسته باشد، با توجه به سهم الشرکه افراد از تمامی اعضای شرکت گرفته میشود، و هر فرد به میزان سهم الشرکه اش مسئول است. مدیر عامل هم اگر عضو هیئت مدیره باشد، به میزان سهمش در بدهی شریک است.
همچنین پس از ورشکستگی و در زمان انحلال شرکت، نیاز به اخذ مفاصاحساب از اداره دارایی میباشد که در صورت بدهی به اداره مالیات ، به شما مفاصاحساب نمیدهد. اگر شرکت در هر صورت و شرایطی منحل شود، اگر بدهی مالیاتی داشته باشد، اعضای دارای سمت و تعهد در شرکت، حتی درصورت انحلال شرکت، تحت پیگیری سازمان مالیاتی میباشند. شاید زمان زیادی از انحلال گذشته باشد و خبری از سازمان امور مالیاتی نشده باشد، ولی توجه داشته باشید که با گذشت زمان میزان جرایم معوقات بیشتر میشود.
معایب اعلام ورشکستگی:
اعلام نمودن ورشکستگی برای شخص تاجر یا شرکت، از طرف دادگاه، نتایج و عواقبی در پی خواهد داشت، که بعضی از آنها عبارتند:
- عدم دخل و تصرف تاجر بر اموال
- سلب اعتبار در امور اقتصادی، تاجری که ورشکته شده باشد، نه تنها سلب اعتبار قانونی میشود بلکه اعتبار خود را نیز در بین تجار، کسبه و بازار از دست میدهد. کسبه و دیگران، دیگر به او اعتماد نمیکنند و کمتر کسی با او به معامله میپردازد. این موضوع، شروع یک شغل جدید و پرداخت بدهی های قبلی را برایش دشوار خواهد کرد.
- منع دخالت در دعاوی، به دلیل وارد کردن ضرر و زیانی که تاجر به اشخاص حقوقی و حقیقی وارد کرده، از پرداختن به دعاوی حقوقی برای بررسی به موضوع ورشکستگی و بدهکاران منع میشود و جهت تسویه یک نماینده جدید معرفی میشود. البته این به معنی نیست که حقوق تاجر ضایع میشود، زیرا تاجر میتواند در هر مرحله ای اسناد خود را به دادگاه ارائه دهد و در صورت اعتراض به احکام، اعلام کند.
- منع از تعقیب قانونی بستانکاران بصورت فردی، وقتی که تاجر اعلام ورشکستگی نمود، دیگر نمیتواند بصورت فردی بستانکاران را تعقیب کند و مطالبات خود را دریافت کند، بلکه اینکار باید توسط نماینده قانونی و با شروط تعیین شده انجام شود.
- باطل و فاقد وجه قانونی بودن معاملات قبلی، از تاریخی که اعلام تایید و حکم دادگاه، ورشکستگی اعلام شد،کلیه معاملات او فاقد وجهه قانونی، و باطل اعلام میشود، یعنی او دیگر نمیتواند در مورد این معاملات ادعایی کند و طرفین معامله در صورت زیان یا ضرر مالی، میتوانند به مراجع قانونی مراجعه، و با ارائه اسناد کافی درخواست جبران ضرر خود را داشته یاشند.
- محروم شدن از بعضی از حقوق سیاسی و اجتماعی، به موجب قانون، تاجری که ورشکسته شده، بستگی به میزان تعهداتی که داشته، از برخی از حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم میشود. و این میزان محرومیت تاجر، بستگی به میزان تعهدات وی و مهمتر از آن جایگاه وی در اجتماعمیباشد. زیرا که نتیجه ورشکستگی و تعهدات مالی تاجر، در اعتماد عمومی تاثیری عمیق دارد.
بدون دیدگاه